پسرعزیزم پارسا

  پسرکم امشب تونستی  چندین بار کمی راه بری تا حالا فقط سر پا می موندی و گاهی اوقات هم یکی  دو قدم  کوتاه بر می داشتی اما امشب یه مسیری رو راه رفتی. این دومین باره که دارم برات می نویسم  آخه میای رو صفحه کلید خرابش می کنی الان هم بابات مشغولت کرده تو هم حسابی گازش می گیری و موهای پاشو می کشی

          پارسای گلم دیشب تولد یک سالگی ات بود تولدت مبارک ان شالله صد ساله بشی پسرم دیشب یه عالمه نشسته برامون رقصیدی ودست زدی هفته پیش که رفته بودیم شمال سر دندون هفنم وهشتمت تب کردی وچتد روز حالت بد بود خدارو شکر دیشب حسابی سر حال بودی ولی شمعتو نتونستی فوت کنی ان شالله سال دیگه.          ...

پسرکم دیروز یه دندون دیگه از بالا درآوردی خیلی لثه هات می خواره و اذیت میشی. ضمناً خیلی بلاشدی دیروز از پله بلند حموم خودت رفتی تو ،تا با بابات آب بازی کنی حسابی  آب بازی رو دوست داری ، بیرون رفتن رو هم همینطور تا لباس می پوشیم خوشحال می شی  تو ماشین هم از پنجره فقط بیرون رو نگاه میکنی.سرپا هم می تونی وایسی ولی هنوز راه نمی ری راستی برات ننوشته بودم که15 تیر بعله برون خاله ات بود تو یه عالمه اون شب بیدار بودی .      

پسر نازم  بالاخره دیروز تونستی خوب چهار دست وپا بری آخه تا حالا فقط سینه خیز می رفتی و چهار دست  و پا حرکت نمی کردی .خراب کارهات هم داره شروع میشه اشغالهای ریز رو پیدا میکنی و می خوری یا اینکه  سیم برق و آنتن رو می کشی خیلی باید مراقبت باشیم تا آسیبی به خودت نرسونی .   ...

امروز برای اولین بار به ساحل زیبا کنار رفتی و توی آب کلی راه رفتی چهارمین دندونت هم  امروز دراومد.راستی چند روزه که یه چیزی رو میگیری سرپا  می ایستی و اصلاً دوست نداری که بشینی فقط می خوای راه بری. کلمه بابارو هم گاهی تکرار میکنی.                                    ...

    امروز هم کنار دندون بالایی دندون سومت در اومد   ...

    دیروز  به فاصله یک هفته دندون دومت دراومد این دفعه پایین همون دندونت  دراومد  آخه چهارشنبه هم خیلی بالا آورده بودی نمیدونم به خاطر دندونت بود یا به خاطر زرده تخم مرغی که پرستارت بهت داده بود بالاخره خیلی ترسیده بودم کلی برات نذر کردم تا بهتر شدی   ...

سلام عزیز دل مامان   امروز برات یه وبلاگ درست کردم تا خاطرات و شیرین کاری های روزانه ات رو برات ثبت کنم .   ...

پسرم عزیزم تو در روز 90/6/6 ساعت 2:45دقیقه صبح در بیمارستان تهران پارس زیر نظردکتر نوری بدنیا اومدی مثل فرشته ها سفید وتمیز بودی باچمشهای طوسی در90/12/1 تونستی کامل بشینی ودر 90/12/2تونستی برگردی .در91/2/6 اولین دندونت در اومد   سومین روز عید91    ٣ماهگی    4 ماهگی   اطراف لاهیجان 91/1/25     خوردن شصت پا   عید91     اولین جشنی که رفتی عقد دختر عمو الهام در 2ماهگی     ...