سال تحویل92
سال تحویل طبق معمول هرساله خونه مامان جون لاهیجان بودیم ساعت ٢ بعدازظهر بود کلی باماهی سر
سفره هفت سین ور رفتی همچی رو بهم می ریختی تا پایان تعطیلات فقط با خاله و دایی ات بازی می
کردی فقط دو سه روزی هم مریض شدی دو مرتبه دکتر بردم رودهات عفونی شده بود و شکمت خیلی کار
می کرد بالاخره مجبور شدیم برای اولین بار آنتی بیوتیک بخوری تا خوب بشی. ١٣بدر هم یه روستای قشنگ
بودیم حسابی هم سرد بود آتیش روشن کردیم یه گله گوسفند از کنار ما رد شد خیلی کیف کردی خیلی
خوش گذشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی